هوای دل ...

ساخت وبلاگ

امروز به هر سویی چنگ انداختم ...
آدم است دیگر هر روز چنگ می‌اندازد به سویی
شاید که بیابد گمشده اش را ....
اما دریغ گمشده اش رو نمی یابد و
او می ماند و اثر چنگ بر دیوارهای تیره ...
دیوارهای که اکنون به او نزدیکتر شده اند ...

هوای دل ......
ما را در سایت هوای دل ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chemistmemorie بازدید : 79 تاريخ : دوشنبه 24 بهمن 1401 ساعت: 2:07

من... آزادهاینجا که من ایستاده ام، تاریک ترین نقطه زندگی است.و زندگی را می توان دید که به انتها رسیده استچه در آلونک پیرزنی تنها، چه در کاخهای طلایی و مرمریو چه در پناهگاههای مستحکمِ زیر زمین.زندگی هیچ جا نیست؛من ...آزاده از آنجا که "من" ایستاده است، جهانی نیست.و شهر من ؛شهر انسانهای دلتنگانسانهای بی قرارانسانهای تنهاانسانهای باهدف بی هدفشهر منشهر دروغ راستشهر سیاهی سپیدی شهر خاکستریکه همه در آن فکر می کنند؛به تظاهر به زندگیو من، هنوز فکر میکنم .... به زندگی که دیگرنیست... هوای دل ......
ما را در سایت هوای دل ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chemistmemorie بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 9:03

دچار همان تناقض همیشگی شده ام بین ماندن و رفتن بین بودن و نبودن اینبار هرچه هست زیر سر کفشهایم نیس اینبار آنها بی تقصیر ند ...اینبار هرچه تقصیر است زیر سر خودم هست ...انگار دوباره دارم کنکور میدهم اینبار خودم مقصرم خودم کنکور رو خراب می کنم ...انگار دوباره دربه در دنبال کار می روم و اینبار نیز خودم مقصرم که کاری نیست ... انگار دوباره افسرده میشوم پر از وسواس اینبار نیز خودم مقصرم ...انگار فیلتر شده ام از درون ... هیچ دسترسی به خودم ندارم خودم زندانی ام تا ابدخودم درون من خواهد مرد ... بدون اینکه یه بار فکر کند تقصیر او نیست اینهمه تناقض تقصیر او نیست ...دلم رفع فیلتر می خواهد دلم آزادی می خواهد آنقدر که از قفس جسم خارج شوم تا ابد ... هوای دل ......
ما را در سایت هوای دل ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chemistmemorie بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 9:03

انگار حفره ای درونم هست ...حفره ای از نبود کفشهایم ... آه ولی من کفشهایم را ترک کرده ام .... و شاید آنها مرا ترک گفته اندبدون آنها جاده های نو را میدوم...اما قطعا حقیقت این است من هنوز بدون کفشهایم به انتهای هیچ جاده ای نرسیده ام ...مثله همیشه درست در وسط جاده پاهایم سست می شودبرمی گردم و به عقب نگاه می کنم ...گویی یخ زده ام ... به بدترین خودم در نبود کفشهایم رسیده ام..و من برای اینکه از هم نپاشم لازم است حفره رو پر کنم ... هوای دل ......
ما را در سایت هوای دل ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chemistmemorie بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 9:03